test
test
test
test
test
test
test
test
*khar_ghalt* *khar_ghalt*
خدایا یکی سیب خورداومدیم این دنیا حالا یکی خفاش خورده باید برگردیم اون دنیا
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
▫️یه زمان میگفتن اگه دستتون رو کردید تو دماغتون برید دستتونو بشورید
الان میگن دستتونو بشورید بعد بکنید تو دماغتون
*khande_dokhtar* *khande_dokhtar*
@~@~@~@~@~@
▫️تأثیری که کرونا روی تمیزی ما گذاشت ؛ " النظافة من الإيمان " نگذاشت
*khar_ghalt* *khar_ghalt*
یادش بخیر یه زمانی عطسه میکردیم میگفتن عافیت باشه
الان عطسه کنی از خونه میندازنت بيرون
@~@~@~@~@~@
🔷 به چند نفر بدهکار بودم طرف زنگ زد برای پول گفتم من کرونا گرفتم تو خونه هستم خودتون بیاین بگیرین
همشون پیام دادن خوشا حلالت
@~@~@~@~@~@
🔷توالت بودم.. بابام در زد منم سرفه کردم که بفهمه کسی تو توالته؛ درو از اونور قفل کرد الانم از زیر در داره گاز آمونیاک میده تو
*khandidan* *khandidan* *khandidan*
@~@~@~@~@~@
🔷اونایی که ماسک فیلتردار زدن یه جورایی به آدم نگاه میکنن که انگار پشت مازاراتی نشستن
*modir* *modir* *modir*
@~@~@~@~@~@
🔷مادرم انقد با وایتکس خونه رو ضدعفونی کرده که هر نفسی که میکشم میکروبای بدنم سه بار میگن: یا قاضی الحاجات
*♥♥♥♥*♥♥♥♥*
🔹اگر خدای نکرده علائم كرونارو احساس کردید، قبل از رفتن به بیمارستان به سراغ همه آنهايي كه به شما ظلم كرده اند بروید و آنها را در آغوش بگیرید و آنها را ببخشید، بالاخره بخشش خصلت بزرگان است😊😂
*khar_ghalt* *are_are*
@~@~@~@~@~@
🔸گزارش ثبت احوال از اسم بچههایی که این هفته به دنیا اومدن
دخترها
کرونا بانو
نازنین کرونا
کرونا خاتون
پسرها
امیر کرونا
کرونا سام
عبدالکرونا
*neveshtan* *LoL*
@~@~@~@~@~@
🔹نوشته که ویروس کرونا ۲ تا ۹ روز میتونه توی بدن نهان باشه
فکر کن داری دستتو میشوری برمیگرده بهت میگه اسکول، من تو ریهتم چیو داری میشوری😏
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
🔸از بالا که ماسک زدم، از پائینم پنبه بنفشه چپوندم. دیگه هیچ راهی واسه نفس کشیدن ندارم
🚶🏻♂️
@~@~@~@~@~@
🔹بابا من دیگه خسته شدم، بیاین تو خیابون خودمونو بمالیم به همدیگه همه بگیریم تموم شه بره😐
*khande_dokhtar* *khande_dokhtar*
@~@~@~@~@~@
رفتم آشغالا رو گذاشتم دم در، اینقدر خوش گذشت
جاتون خالی😂
قرنطینه
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
دلاتون خوش لباتون خندون❤
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
دست و دلم می لرزید
ته دلم خوشحال بودم ولی به روی خودم نمیاوردم که مبادا کسی پی حال درونم ببره
امروز قرار بود عطیه با شگرد خودش جلوه رو از خونه بکشه بیرون تا همدیگرو ببینیم
نگاهی به ساعت انداختم عقربه هاش چهارو پنج دقیقه رو نشون میدادن
باید کم کم میرفتم، نگاهی از آینه به خودم انداختم چشمای سبزم از خوشحالی میدرخشیدن، لبخندم رو پنهان کردم
دستی به موهام کشیدم و از اتاق اومدم بیرون که ارغوان مثل عجل معلق روبه روم پیدا شد
کجا میری؟
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم